کتاب شاه جعفر (اثری از سعید محمدی)
84,000 تومان قیمت اصلی 84,000 تومان بود.81,240 تومانقیمت فعلی 81,240 تومان است.
پیشنهادات شگفت انگیز از دست ندی
نمونه بیش از ۱۰۰۰ سفارش ثبت شده در فروشگاه گنج صادق رو در کمتر از ۲ دقیقه ببینید.
وزن محصول | 200 گرم |
---|---|
تعداد صفحات کتاب: | 188 صفحه |
نویسنده: | سعید محمدی |
قطع کتاب: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
انتشارات: | انتشارات جمکران |
سال چاپ: | 1401 |
شابک | 978-964-9737-76-8 |
توضیحات محصول
ماجرای حمله مغول به قم از ناگفته های تاریخ است. ناگفته تر از آن دفاع غيورانه مردم قم به رهبری شاهزاده سید جعفر است.
کتاب رمان شاه جعفر را باید خواند تا آنچه بر مردم قم در این هجوم گذشته برای همگان روشن شود.
امامزاده شاه جعفر کیست؟ کتاب شاه جعفر درباره این امام زاده به قلم سعید محمدی در قطع رقعی و در 188 صفحه است. در ادامه معرفی و داستان این کتاب را به صورت مختصر قرار خواهیم داد تا قبل از خرید با فضای کتاب آشنا بشوید.
برش اول از کتاب شاه جعفر
شاه جعفر چند پیک به محله های مختلف فرستاده بود تا مردم موقع نماز مغرب در مسجد جامع جمع شوند میخواست سخنان مهمی را بگوید مردی همسر باردارش را سوار الاغ کرده بود و در حال خروج از شهر بود سید با دیدن آنها جلو رفت و لحظاتی با آنها صحبت کرد.
مرد به خاطر وضعیت همسرش خیلی ترسیده بود و فضای ملتهب شهر را برای همسرش مناسب نمیدید خودش هم نگران بود. سید جعفر که اوضاعشان را برای ماندن مناسب نمیدید کمی با آنها صحبت کرد و دلداری شان داد؛ به آینده امیدوارشان کرد و یکی از اهالی روستای صرم را با آنها همراه کرد و به او سپرد تا مسیر را به آنها نشان دهد و به روستای صرم هدایتشان کند.
امیدوار بود لشکریان مغول به روستاهای قم تعدّی نکنند و حرف و حدیث ها درباره گذرگاه بودن قم برای رسیدن به همدان درست باشد؛ زیرا در این صورت قم هدف اصلیشان حساب نمیشد و خود را زیاد در قم معطل نمیکردند.
صفحه ۷۹ کتاب شاه جعفر
برش دوم از شاه جعفر
سر کوچه شان که ،رسید ،موسی برادر عطیه، را دید که به سرعت به سوی او میآید.سرش را با پارچه سفیدی بسته بود رد خون از زیر پارچه مشخص بود.
شنیده بود که زخمی شده موسی که به او رسید با اضطراب و ترس در حالی که صدایش میلرزید گفت مغول دروازه را با منجنیق به سنگ بسته این دفعه با دفعات قبل فرق میکند. اوضاع خیلی خراب است. دروازه ترک خورده انگار آتش زدن ،باغ تعدادی از سربازانشان را سوزانده و حالا عصبانی اند. خدا به خیر بگذراند.
برش سوم از کتاب
در کوچه های حاشیه شهر مرغ و خروسها در کوچه ها و باغ ها رها بودند هر روز این موقع که میشد اهالی همه حیواناتشان را به خانه می بردند تا گم و گور نشده؛ خوراک شغالها یا سگهای ولگرد و دزدها نشوند؛
اما حالا دیگر وضعیت شهر برای هیچ کس حال و حوصله نگذاشته بود وارد پس کوچه ای شد تا مسیرش را کوتاه کند.انتهای کوچه پیرمردی دکان سلمانی اش را باز کرده بود و خودش روی چهارپایه جلوی مغازه نشسته بود. به طور عجیبی فارغ از قیل و قال دنیا بود این پیرمرد.
همه در این شرایط به فکر جان و مال و ناموسشان بودند؛ اما پیرمرد منتظر مشتری بود دستی به موهایش که روی شانه اش ریخته بود کشید به پیرمرد نزدیک شد و سلام کرد پیرمرد به گرمی جوابش را داد جلویش ایستاد و گفت
پدرجان خبر داری چه شده؟…
صفحه ۸۰ شاه جعفر
معرفی شاه جعفر
این کتاب ماجرای زندگی یونس، جوان نمک فروشی است که کارش، استخراج نمک از اطراف قم(دریاچه نمک) و فروش آن است. او عاشق عطیه، یکی از دخترهای دهکده جمکران شده و به هر دری می زند نمی تواند رضایت پدر دختر را بگیرد. با دعوای طایفه آنها و طایفه عطیه، اوضاع برایش سخت تر می شود.
امامزاده جعفر از بزرگان قم است، یونس قصد کمک گرفتن از شاه جعفر را دارد که خبر می رسد لشکر مغول، به فرماندهی امیرزاده جته نویان، در حال حمله به قم است. شهر بهم می ریزد و همه در تدارک دفاع می شوند. رهبری مبارزه به امامزاده جعفر سپرده می شود و به رهبری او، قرار می شود، دروازده ها بسته شود و حصار شهر مستحکم شود و در داخل شهر به دفاع برخیزند. مقدمات کار فراهم می شود. مغول ها به پشت دروازه های قم می رسند، اما با مقاومت قمیها، در فتح شهر ناموفق است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.