24%
کتاب شنود – تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی – نشر ابراهیم هادی
قیمت اصلی 51,072 تومان بود.39,000 تومانقیمت فعلی 39,000 تومان است.
(آخرین به روز رسانی قیمت محصول) 3 ماه پیش
اگر زمان آپدیت قیمت محصول برای خیلی قبل بود یا تعداد خرید شما زیاد بود حتما قبل از خرید استعلام بگیرید.
تخفیف موقت این محصول رو از دست نده
پشتیبانی و سوال از قیمت به روز در ایتا «کلیک کنید»
حسینی (بخش فروش در ایتا)
برای گرفتن قیمت به روز (در ساعت کاری) در خدمت شما هستیم
حسینی واتساپ
بخش فروش
در خدمت شما هستیم.
پشتیبانی در تلگرام
بخش فروش و استعلام قیمت به روز
در تلگرام در خدمت شما هستیم
مشاور خرید کتاب ادعیه
بخش استعلام قیمت و مشاوره
سوالی دارید بپرسید
امید –
این کتاب بی نظیره
فایل های صوتی مصاحبه با راوی کتاب هم منتشر شده ک۶ پسشنهاد میکنم بشنوید
فروغ –
من خیلی اتفاقی و به خواست خداوند متعال در یکی از لایوهایی که یکی از افراد برنامه زندگی پی از زندگی برگزار کرده بود با مستند صوتی سنود آشنا شدم . خدا خیرش بده اون بنده خدایی رو که توی لایو نوشت برین مستند صوتی شنود رو گش بدین و من چون خیلی به این مطالب علاقه مندم رفتم دانلود کردم کل شانزده قسمت رو و گوش دادم . مومنین عزیز خالی از لطف نیست برین گش بدین مستند صوتی شنود رو . این همه زمان جلوی تلویزیون و با موبایل عمرمون رو هدر می دیم به چشم هم ننیاد زمان از دست رفته مون . چی میشه این سری مطالب رو هم گوش بدیم حتی اگر یه کلمه اش هم قبولمون باشه و استفاده کنیم بازم ارزش داره
مدیر سایت گنج صادق –
سلام ممنون از نظرتون ولی کتاب شنود به صورت چاپی هست نه مستند
مدیر سایت گنج صادق –
گزیده ای از کتاب شنود:
با ناامیدی از خودم و اعمالم، از محاسبه دست کشیدم. چقدر عمرم را مفت باخته بودم. چه کارهای بزرگی که با سختی و با تلاش شبانه روزی انجام داده بودم اما کمی توقع تشویق از طرف مافوق و یا دیده شدن از سوی مردم، یا حس غرور و منیت که من این کار را انجام داده ام، تمام آن ها را پوچ کرده بود. در آن لحظات و در حضور ملک المومت تنها از خدا خواستم مرا برگرداند تا بتوانم کار هایم را با نیت الهی انجام دهم.
مانند کسی که نفس خود را برای دقایقی زیر آب حبس کرده باشد و یکباره به سطح آب بیاید، یکدفعه دادم زدم و با صدای بلند نفس کشیدم. نگاهی به اطراف کردم و با چشمم دنبال حضرت ملکوت الموت می گشتم.
ناگهان سرم را به سمت همسرم بردم و گفتم: الان عزرائیل اینجا بود و وارد اتاق کناری شد. صدای ناله و شیون از اتاق بغل بلند شد. برانکاردی همراه یک مرده از آن بیرون آورده شد، همسرم گفت: تو از کجا می دانستی؟!….
📙شنود. اثر گروه شهید هادی.