کتاب قصه ننه علی (روایت زندگی زهرا همایونی)

75,000 تومان 72,700 تومان
پیشنهادات شگفت انگیز از دست ندی
نمونه بیش از ۱۰۰۰ سفارش ثبت شده در فروشگاه گنج صادق رو در کمتر از ۲ دقیقه ببینید.
وزن محصول | 300 گرم |
---|---|
تعداد صفحات کتاب: | 192 صفحه |
نویسنده: | مرتضی اسدی |
انتشارات: | انتشارات حماسه یاران |
قطع کتاب: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تیراژ: | 2000 |
سال چاپ: | 1401 |
شابک | 978-600-7874-85-1 |
توضیحات محصول
کتاب قصه ننه علی (روایت زندگی زهرا همایونی) از نشر حماسه یاران نوشته مرتضی اسدی است. در ادامه داستان نوشتن این کتاب و حتی منصرف شدن از نوشتن این کتاب را با هم می خوانیم. و بخش هایی از کتاب ننه علی رو در ادامه قرار میدیم.
داستان کتاب قصه ننه علی (مادر شهیدان شاه آبادی)
از تماشای عکس معروفش سیر نمیشدم. جوان زیبای داخل سنگر که روی پیکر همرزمش افتاده و هر دو به شهادت رسیده بودند هر چشمی را گرفتار خود میکرد. سرمو چرخوندم به طرف یادگاریهای بهجامانده از شهید. گرد و غبار فراموشی بدجوری روی وسایل را گرفته بود. نامهای رنگ و رورفته توجهم را به خود جلب کرد نزدیکتر رفتم تا نشانی پشت نامه را بخوانم. عینکم را کمی جابهجا کردم تا مطمئن شوم نوشتار درست خواندهام یا نه؟ درست میدیدم.
نشانی پشت نامه چند محله آنطرفتر از خانهام بود. چرا تا حالا چیزی از این شهید معروف و خانوادهاش نشنیده بودم؟ ! در دلم آتشی روشن شد. شیرینی نشستن پای صحبت یک مادر شهید دیگر(ننه علی)مزهی دهانم را عوض کرد.
رفتن به دنبال آدرس ننه علی
عکسی از نوشتههای پشت نامه گرفتم و از موزه شهدای بهشتزهرا بیرون آمدم. فردا صبح جلوی در خانه ایستاده بودم که شهید علی شاهآبادی با دستخط خودش پشت نام و نشانی آن را نوشته بود! اما خیلی طول نکشید که با شنیدن خبر فوت پدر شهید و کوچ خانواده از آن محل کامم تلخ شد و ناامید شدم. پیش خودم گفتم مرتضی حتماً جوون داخل سنگر بقیه مسیر رو هم نشونت میده.
تا قبلاز ظهر شماره تماس برادر شهید را از اهالی محله بیست متری شمشیری گرفتم چند کلمهای با امیرآقا، برادر کوچکتر شهید شاهآبادی صحبت کردم و قرار شد بعد از هماهنگی با مادر مرا خبر کند.
نماز ظهر در مسجد امام جعفر صادق خواندم و برگشتم خانه. بعد از یک هفته اولین جلسه دیدار با مادر شهید علی شاهآبادی هماهنگ شد. عصر یک روز گرم تابستانی ما خرداد سال هزار سیصد و نود و پنج در خانهی طبقهی چهارم یکی از محلات استاد معین، روبهروی حاج خانم زهرا همایونی که ننه علی هم صدایش میزدند، نشستم.
گلایه ننه علی از نویسنده
لیوان شربت زعفران خنک، نفسم را جا آورد و پرانرژی شدم. در و دیوار خانه از تصاویر دو شهید پر شده بود. فهمیدم اینجا خانه دو برادر شهید است امیر و علی شاهآبادی!
همان ابتدایش خانم گله ای کرد که بهحق بود: خیلیها به قصد نوشتن خاطرات بچهها و ساختن فیلم پا گذاشتن به این خونه، اما رفتن و پشت سرشون هم نگاه نکردند. شما هم…؟
پیش خودم گفتم عجب آدمهای بیانصافی بودند که مادر شهید و چشمانتظار گذاشتن! گفتم نه حاج خانم ما نمکپرورده خون شهدا هستیم خیالتون راحت من تا آخر پای کار کتاب قصه ننه علی هستم.
جلسه اول آشنایی گذشت. قرار مصاحبه را همانجا گذاشتم و برگشتم خانه. دو سه روز بعد، کار مصاحبه شروع شد. بعدازظهر از محل کار یکراست میرفتم خانه شهیدان شاهآبادی و پای صحبتهای مادر مینشستم. همان جلسهی اول متوجه تفاوت اساسی خاطرات شدم، بعد از دو جلسه مصاحبهی سهساعته با کلی شک ادامه کار را متوقف کردم. واکنش های پدر شهیدان شاهآبادی در برابر مشکلات زندگی و شهادت فرزندانش برایم بسیار عجیب بود. یعنی با آن چیزی که من تا آن روز از پدران شهدا دیده بودم زمین تا آسمان فرق میکرد.
دیگه نمی خواستم کتاب قصه ننه علی رو بنویسم
خانم و آقای شاهآبادی پدر و مادر شهیدان شاهآبادی دو نقطه ی در مقابل هم بودند با کلی تفاوت چشمگیر! هزار دلیل و توجیهی برای خودم داشتم که نباید این خاطرات چاپ شود! گیرم که مجوز دادند، واکنش مخاطب به اینهمه رنج و سختی چه خواهد بود؟ مگر میتوان گفت پدر دو شهید… نه، نمیشود.
کسی باور میکند مادر شهیدی برای سیر کردن شکم فرزندانش چه کارهایی کرده؟ نه، باور نمیکند. نباید این بخش از جنگ را با صدای بلند فریاد زد. از قدیم گفتن سری که درد نمیکند، دستمال نمیبندند!
کلی سوژه و موضوع بیدردسر زمین مانده یکی را انتخاب میکنم و بدون استرس مینویسم، رفتم و پشت سرم نگاه نکردم دو سال از اولین دیدار ما گذشت هر بار که ننه علی تماس میگرفت و حالی از ما میپرسید، عرق شرم بر پیشانیام مینشست اصلاً به روی خودم نمیآوردم قرار بود کتابی بنویسم.
تصمیم نهایی درباره نوشتن کتاب ننه علی
گاهی مادر به گلایه می گفت پسرم تو داداش امیر و علی هستی چرا سری به ما نمیزنی؟ تو هم که… از خجالت میمردم و زنده میشدم. عذاب وجدان راحتم نمیگذاشت. بیشاز این تحمل شرمندگی را نداشتم. تصمیمم را گرفتهام نظر تعدادی از دوستان اهل قلم را درباره این سوژه پرسیدم واکنشها متفاوت بود.
عدهای گفتند نه ننویس! حرمت پدر شهید شکسته میشه آبروی خانواده شهدا… جمعی دیگر گفتن این حرفا چیه چرا ننویسی؟ مگه حرمت خانواده شهدا به این چیزاست؟
پریشان و درمانده به چند تن از اساتید تاریخ شفاهی مراجعه کردم. یکی از پیشکسوتان این مسیر، راهی جلوی پایم گذاشت که نجاتم داد. یک قانون طلایی را به من آموخت اگر قراره از بدیهای شخصیت بنویسی، علت و ریشهاش را هم برای مخاطب بگو، بدون اینکه قضاوت کنی.
حجت بر من تمام شد گوشی را برداشتم و به حاج خانم تماس گرفتم بازهم تحویلم گرفت زمستان سال هزار و سیصد و نود و نه بود. بیشاز ده جلسهای سه ساعته صبح زود به خانهاش میرفتم و ظهر با یک ظرف غذا که از شب قبل برایم کنار گذاشته بود بیرون بیرون میآمدم.
به لطف خدا کار مصاحبه تمام شد اما برای نگارش خاطرات بهعلت بروز چندین مرتبه بیماری برای خودم و خانواده، وقفهای یکساله بین کار افتاد که به دعای حاج خانم و عنایت فرزندان شهید دوباره دست به قلم شدم و کتاب قصه ی ننه علی به پایان رسید.
برشی از کتاب قصه ننه علی
گوشه لباسم را گرفت. پیراهنم را دور گردنم پیچید و مرا روی زمین تا جلوی در حیاط کشان. دست و پا میزدم نفسم بالا نمیومد کم مانده بود خفه شوم از زمین بلندم کرد و با پای برهنه هلم داد بیرون خانه و در را پشت سرم بست
بلند شدم آرام چند ضربه به در زدم و گفتم رجب باز کن شبه بی انصاف. یه چادر بده سرم کنم زنجیر پشت در رو انداخت و چراغهای خانه را خاموش کرد پشت در نشستم. از خجالت سرم را پایین انداختم تا رهگذری صورتم را نبیند پیش خودم گفتم اینم عاقبت تو زهرا مردم تورو با این وضع ببینند چه فکر می کنند؟
برای خرید کتاب قصه ننه علی محصول را به سبد خرید اضافه کرده و بدون ثبت نام سفارش خود را تکمیل نمایید.
نظرات (0)
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب قصه ننه علی (روایت زندگی زهرا همایونی)” لغو پاسخ
محصولات مرتبط
خرید کتاب های دفاع مقدس
خرید کتاب کودک
خرید کتاب های دفاع مقدس
خرید کتاب های دفاع مقدس
کتاب سلام بر ابراهیم 2 – جلد دوم از داستان ها و خاطرات شهید هادی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.