کتاب محمد – محمدرضاحدادپور جهرمی (م…م…محمد)

116,000 تومان 108,700 تومان
وزن محصول | 300 گرم |
---|---|
تعداد صفحات کتاب: | 231 صفحه |
نویسنده: | محمدرضا حدادپور جهرمی |
قطع کتاب: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
انتشارات: | انتشارات حداد |
سال چاپ: | 1401 |
شابک | 978-622-98327-5-2 |
توضیحات محصول
کتاب م…م…محمد دفتر اول نوشته محمدرضا حدادپور جهرمی در 231 صفحه است. که در ادامه معرفی وبخشی از کتاب محمد را با هم میخوانیم.
معرفی تصویری کتاب محمد (حدادپور جهرمی)
معرفی کتاب محمد از زبان حجت الاسلام حدادپور جهرمی
این کتاب (کتاب م…م…محمد)مختصری از فراز و فرودهای زندگی پسری است که مواج بود از علاقه و خونگرمی و ارتباط با جامعه و دغدغههای عمومی. اما با سد بزرگی روبرو بود که مانند یک ترمز قوی، مدام حرکت او را متوقف میکرد، اما رشدش را خیر! تو تا اینکه پساز سی و هشت سال، تصمیم گرفت آن تجارب و دغدغهها را با دیگران به اشتراک بگذارد.
تا بگوید کسی که حتی در بیان اسم خودش میماند و به دشواری و بهجای اینکه بگوید محمد میگفت م…م…محمد توانست بالاخره از آن مراحل عبور کند و تجربیات زیباتری را در زندگیاش بیازماید. تصمیم گرفت اسم کتابش را م...م…محمد بگذارد تا مخاطبش در زمان خرید کتاب، حداقل برای یکبار هم که شده مجبور شوند مثل او حرف بزنند و برای لحظاتی مکث و تعجب و عکسالعمل اطرافیانش را ببیند.
زندگی را باید زندگی کرد. بنشینیم و غصه بخوریم که درها بسته شده و به چیزهایی دچار شدهایم که دست خودمان نبوده و نتیجه بگیریم که لابد خدا خواسته وارد اجتماع نشوم و سرنوشتم این است، چیزی جز توجیه تنبلی نیست.
اسم آن ایمان نیست، بلکه کور کردن استعدادها و به فریاد خود نرسیدن و تسلیم شدن است. انسان تا زنده است باید بجنگد و زندگی کند. فکر کنم برای کتاب محمد همین مقدمه کافی است.
برشی از کتاب محمد م…م…محمد
همهچیز داشت خوب پیش میرفت که ناگهان محمد تصمیم خطرناکی گرفت! با صدای فوق بلند و صوت کودکانه فریاد کشید سلام هی حتی مطلع الفجر اللهاکبر. بسماللهالرحمنالرحیم بسمالله گفت و از آیه ی آخر سورهی قدر تا آیه دوم سوره توحید را یکنفس خواند! درحالیکه در آن زمستان سرد، عرق بر پیشانیاش نشسته بود و وقتی به کلمه الصمد رسید دیگر نفسش داشت تمام میشد و صدایش میلرزید.
پساز اتمام سوره توحید بچهها بلند و غیر هماهنگ، مثل مخاطبین قراء مصری فریاد کشیدند الله الله ماشاءالله.
محمد که خیالش راحت شده بود با آن قرآن خواندن و شهره عبدالباسط را باطل کردن، بساط پز و خوش و خرمی و کیفوری یکی دو هفتهاش جور شدهاست، قرآن را بست و بوسید و از صندلی بلند شد.
آقای نیکو سیر به طرفش آمد و ضمن تشویق و تبارک الله احسنت گفتن، خم شد و کف کله تیز تیزی و کچل محمد را بوسید. شاید آن لحظه برای پسر کوچک و پرانگیزه و پرشوری مثل محمد، به اندازهای لحظهی اعطای نشان ایثار و شهامت و رشادت به آدم گندهها ارزش داشت.
نظرات (0)
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب محمد – محمدرضاحدادپور جهرمی (م…م…محمد)” لغو پاسخ
محصولات مرتبط
کتاب فروشی پاساژ قدس قم
خرید کتاب مذهبی
کتاب فروشی پاساژ قدس قم
کتاب کامل الزیارات در آداب و پاداش زیارت معصومین (ابن قولویه)
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.